افسردگی
فرد افسرده ممکن است علاقهاش را به کارهایی که قبلاً دوست داشته، از دست بدهد و حتی کارهای روزمره برایش سخت شود. علائم دیگری مثل تغییر در خواب و اشتها، کاهش انرژی، مشکل در تمرکز، احساس بیارزشی یا گناه، ناامیدی، و حتی فکر کردن به مرگ یا خودکشی هم ممکن است وجود داشته باشد.
افسردگی میتواند بر افکار، احساسات و رفتار فرد تأثیر بگذارد و زندگی روزمره را مختل کند. اما خبر خوب این است که افسردگی قابل درمان است و با مراجعه به پزشک یا روانشناس میتوان به بهبود آن کمک کرد.
۲۰.۶٪
۵.۶ ساعت
میانگین ساعتهای مفید کاری از دست رفته از هر فرد افسرده در هفته
شیوع طول عمر اختلال افسردگی در ایالات متحده


روشهای مداخلهای برای درمان افسردگی اساسی شامل درمانهایی مانند الکتروشوک درمانی (ECT)، استفاده از کتامین و اسکتامین، و تحریک مغناطیسی ترانسکرانیال (TMS) است. این روشها معمولاً در مواردی که درمانهای دیگر مؤثر نبودهاند، مورد استفاده قرار میگیرند. الکتروشوک درمانی به عنوان یک گزینه درمانی برای بیمارانی که به درمانهای متعدد پاسخ ندادهاند یا نیاز به بهبود سریع دارند، توصیه میشود. کتامین و اسکتامین نیز در بیمارانی که به درمانهای دیگر پاسخ ندادهاند، مورد استفاده قرار میگیرند. این داروها به عنوان درمانهای سریعالاثر برای افسردگی مقاوم به درمان شناخته شدهاند. تحریک مغناطیسی ترانسکرانیال (TMS) یک روش غیرتهاجمی است که با استفاده از میدانهای مغناطیسی، نواحی خاصی از مغز را تحریک میکند. این روش به ویژه برای بیمارانی که به دو یا چند دوره درمان دارویی پاسخ ندادهاند، توصیه میشود. مطالعات نشان دادهاند که TMS میتواند بهبود قابل توجهی در علائم افسردگی ایجاد کند و نرخ پاسخ و بهبودی بالاتری نسبت به درمانهای شبیهسازی شده دارد. انجمن روانپزشکی آمریکا و شبکه ملی مراکز افسردگی نیز استفاده از TMS را به عنوان یک درمان ایمن و مؤثر برای افسردگی مقاوم به درمان تأیید کردهاند. این روشهای مداخلهای معمولاً در محیطهای بالینی تحت نظارت دقیق انجام میشوند و ممکن است عوارض جانبی داشته باشند. بنابراین، انتخاب این روشها باید بر اساس تصمیمگیری مشترک بین پزشک و بیمار و با توجه به ترجیحات بیمار و شرایط بالینی انجام شود.
درمانهای اولیه برای افسردگی اساسی شامل رواندرمانیهای خاص، داروهای ضدافسردگی، و روشهای مداخلهای است. رواندرمانیهایی مانند درمان شناختی-رفتاری، فعالسازی رفتاری، درمان حل مسئله، درمان بینفردی، رواندرمانی کوتاهمدت پویشی و رواندرمانی مبتنی بر ذهنآگاهی همگی اثرات متوسطی در بهبود علائم نسبت به مراقبتهای معمول بدون رواندرمانی دارند. داروهای ضدافسردگی نیز اثرات کوچک تا متوسطی در بهبود علائم نسبت به دارونما دارند. ترکیب رواندرمانی با داروهای ضدافسردگی ممکن است به ویژه برای افسردگی شدید یا مزمن ترجیح داده شود. در صورتی که داروی ضدافسردگی اولیه مؤثر نباشد، درمانهای خط دوم شامل تغییر داروی ضدافسردگی، افزودن یک داروی ضدافسردگی دوم یا تقویت با یک داروی غیرضدافسردگی است که احتمال موفقیت تقریباً برابر دارند. برنامههای مراقبت مشترک که شامل پیگیری سیستماتیک و ارزیابی نتایج هستند، اثربخشی درمان را بهبود میبخشند.
اختلال افسردگی عمده (major depressive disorder) یک بیماری است که باعث میشود فرد مدت طولانی احساس غم، بیانگیزگی و خستگی کند. این احساسات معمولاً بیشتر از دو هفته ادامه دارند و فقط یک ناراحتی یا اندوه معمولی نیستند. فرد افسرده ممکن است علاقهاش را به کارهایی که قبلاً دوست داشته، از دست بدهد و حتی کارهای روزمره برایش سخت شود. علائم دیگری مثل تغییر در خواب و اشتها، کاهش انرژی، مشکل در تمرکز، احساس بیارزشی یا گناه، ناامیدی، و حتی فکر کردن به مرگ یا خودکشی هم ممکن است وجود داشته باشد.
این اختلال در حدود ۱۰/۴ درصد از بزرگسالان در ایالات متحده هر ساله رخ میدهد و شیوع طول عمر آن برای مردان حدود ۱۷ درصد و برای زنان حدود ۳۰ درصد است.
افسردگی درمانپذیر است!
This website was established, in part, by a fellowship grant awarded to Dr. Parsa Ravanfar by the United States Substance Abuse and Mental Health Administration (SAMHSA) Minority Fellowship Program. The ongoing development and maintenance of this website is supported by charitable donations from the community and professionals.
© 2025. All rights reserved.